رالف، فیلمنامه نویسی که زمانی مشهور بود، در دهه هفتاد زندگی اش به سر می برد و بیمار لاعلاج است. او دو ماموریت نهایی دارد: آشتی با پسرش مایکل، و مخفیانه، اطمینان از اینکه او برای همسرش، آنا، سربار نیست، زیرا او «به آن خوبی می رود...