اردم و سویل با دو فرزندشان، ادیپ و سوگی، در یک شهر کوچک زندگی میکنند تا اینکه مجبور میشوند برای مراقبت از مادر سویل که فلج شده به استانبول نقل مکان کنند. ده سال بعد، ادیپ به مدرسه شبانه روزی رفت و ارتباطش را قطع کرد...