آن استونی را ترک می کند تا به پاریس بیاید و از فریدا، بانوی مسن استونیایی که مدت ها پیش به فرانسه مهاجرت کرده بود، مراقبت کند. آن به زودی متوجه می شود که او تحت تعقیب نیست. تنها چیزی که فریدا از زندگی می خواهد توجه استفان، عشق جوانترش است...