سه دوست که در شرم الشیخ کار می کنند، هر کدام داستان خودشان را دارند. یکی از آنها به دختر یک وزیر عرب کمک می کند تا از دست پدرش فرار کند، پدرش از ازدواج او با کسی که دوستش دارد امتناع می کند. وقایع پس از فرار او به هم گره می خورند...