
یک شوالیه روستای خود را ویران شده و متروکه می یابد. او سعی می کند مهاجمان را تعقیب کند و انتقام خانواده اش را بگیرد، اما تقریباً غرق می شود. یک دوشیزه، زندانی شوالیه سیاه، او را نجات می دهد، بنابراین او عهد می کند که او را آزاد کند، حتی اگر او به او هشدار دهد که نه...