یک داستان کریسمس، تقریباً یک افسانه. یک دختر معمولی روسی که بدون پدر بزرگ شده بود حتی نمی توانست فکر کند که یک روز خوب او را پیدا خواهد کرد. و چه کسی می تواند تصور کند که سه "پدر" در آن واحد تظاهر به این نقش می کنند؟